عنوان وب‌سایت من

چند کلمه در شرح محتوای وب‌سایت...

sadegh


جدیدترین قالبهای بلاگفا

Cod Music Web


جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ



malosiخیلی

amir(badrod)

 

 

 چگونه ستایشت کنم درحالیکه قلبت ازمحبت بی نیاز است

چگونه ببوسمت وقتی که عشقت دروجودم جاری می شود

بگذار نامت را تکرار کنم...نامت زیباست...دلنشین است

چه داشته ای که اینگونه مرا طلسم کرده ای

من اینگونه نبودم تو مرا با عشق آشنا کردی

زمانی که با تو هستم با آسمان به بیکران پرواز میکنم

پس بدان دوستت دارم گرچه پایان راه را نمی دانم

نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم تیر 1388ساعت 22:26 توسط امیرLove| 2 نظر |

 

راز دل با كس نگفتم چون ندارم محرمي

                    هر كه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم 

                                    راز دل با آب گفتم تا نگويد با كسي

              عاقبت ورد زبان ماهي دريا شدم

نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم تیر 1388ساعت 22:16 توسط امیرLove| نظر بدهيد |

سلام عزیزم

من اگر اشک به دادم نرسد
مي شکنم
اگر از ياد تو يادي نکنم
مي شکنم
بر لب کلبه ي محصور وجود
من در اين خلوت خاموش سکوت
اگر از ياد تو يادي نکنم
مي شکنم
اگر از هجر تو آهي نکشم
تک و تنها، مي شکنم
به خدا

 مي شکنم

نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم تیر 1388ساعت 22:10 توسط امیرLove| نظر بدهيد |

نوشته شده در شنبه بیستم تیر 1388ساعت 0:12 توسط امیرLove| 4 نظر |

اگه میخوای ارزش ده سال رو بفهمی ..از زوجی که تازه از هم جدا شده اند بپرس

 


اگه میخوای ارزش چهار سال رو بفهمی ...از یه فارغ التحصیل بپرس

 


.اگه میخوای ارزش یک سال رو بفهمی ....از یه محصل که در امنحان آخر سال مردود شده بپرس

 


اگه میخوای ارزش 9 ماه رو بفهمی ....از یه مادر که تازه نوزادش رو به دنیا اورده بپرس


 

اگه میخوای ارزش یک ماه رو بفهمی ...از یه مادر که نوزاد نارسی رو به دنیا آورده بپرس

 


.اگه میخوای ارزش یک ساعت رو بفهمی ...از عاشقانی که چشم انتظار ملاقات همدیگر هستند بپرس

 


.اگه میخوای ارزش یک دقیقه رو بفهمی ....از کسی که از قطار یا هواپیماش جا مونده بپرس

 


اگه میخوای ارزش یک ثانیه رو بفهمی ...از کسی که از یک حادثه ناگهانی جان سالم به در برده بپرس

 


.اگه میخوای ارزش یک هزارم ثانیه رو بفهمی.....از کسی که مدال نقره المپیک رو برده بپرس


 

.وقتی ارزش یه دوست رو میفهمی که از دستش بدی

 


زمان برای هیچکس صبر نمیکنه

وهر لحظه از عمر مانند یک گنج گرانبهاست

نوشته شده در شنبه بیستم تیر 1388ساعت 0:8 توسط امیرLove| نظر بدهيد |

خانوم ها مثل رادیو هستند

هرچی می خواهند می گویند اماهرچی بگید نمی فهمند

خانوم ها مثل شبکه اینتر نتی هستند

از هر موضوعی یک فایل اطلاعاتی دارند

خانوم ها مثل رعدو برق هستند

اول برق ازجشمهاشون میرسه بعد رعد از صدا شون

خانوم ها مثل متور گازی هستند

برسر صد ا کم سرعت کم تاقت

خا نوم ها مثل موبایل هستند

هروقت کار مهمی بیش می آد در دسترس نیستند

خانومها مثل کچ هستند

کمی باهاشون مدارا کنید آنچنان سخت میشند که دیگه هیچ وقت

شکلی نمی گیرند

خانوم ها مثل لیمو شرین هستند

اول شیرین بعد تلخ میشند

خانوم ها مثل فلز یاب هستند

هرگاه از طلا فروشی رد میشند عگس العمل نشون میدند

نوشته شده در سه شنبه شانزدهم تیر 1388ساعت 14:7 توسط امیرLove| يک نظر |

روزی عشق از دوستی برسید:تفاوت من تو در چیست؟

دوستی گفت:

من دیگران را با سلام اشنا می کنم تو با نگاه............

من انان را با دروغ جدا میکنم توبا مرگ

نوشته شده در چهارشنبه دهم تیر 1388ساعت 19:18 توسط امیرLove| 3 نظر |

طريقه فحش دادن افراد مختلف

@ يك وكيل مجلس اين طور فحش مي‌دهد:

احمق بي‌قانون، كودن، بي اعتبارنامه، تو از مصونيت اخلاقي خود سوء استفاده كرده‌اي. بدتركيب، ‌قيافه
كبود. ديگر اعتماد من از تو سلب شد. ديگر دوستي من و تو وخيم گرديد. مرده‌شور آن صداي زنگوله مانندت
را ببرد. يك جلسه ديگر اگر جلوي چشمم بيايي استيضاحت مي‌كنم !

@ يك افسر اين طور فحاشي مي‌كند:

زنيكه بي‌انضباط. اي توپ، اي مسلسل، شمشير توي فرق سرت بخورد، يابوي بي ركاب. آجر نظامي
توي سرت بخورد. يغلبي ، چخماق ، الهي توي صف مرده‌ها بري !

@ يك كارمند اداره مي‌گويد:

خفه شو، پرونده ناقص، دون اشل، الهي اسمت جزو مراسلات فوت شدگان به آن دنيا ارسال شود، الهي
در قبرستان براي هميشه بايگاني شوي، لامذهب، بي دين، مديركل! الهي از اين دنيا اخراج بشي!

@ يك درشكه‌چي :

تف برويت، كپي اوغلي. حيوون عليشاه، مگر اينجا طويله است؟ لامروت مثل خيابان سنگفرش مي‌ماند!
آقا مي‌گيرم سوتت مي‌كنم كه دو كورس اونطرف‌تر
بيايي پايين، رنگش مثل پهن مي‌ماند!

@ يك خياط:

اي بي قواره، بد برش، بي آستر. به خدا چاك دهنت را مي‌دوزم. گوشهايت را قيچي
مي‌كنم .
مرده‌شور صورت آبله‌اي سوزن سوزنيت را ببره، در عالم رفاقت صد دفعه ترا پرو كردم اما باز هم ناصاف از
آب درآمدي. خوبه، بسه ديگه، جلوي حرفهايت را درز بگير... باشه، باشه اين بود اجرت. بيست سانتيمتر
دوستي من كه حالا با دو ذرع و سه چارك قد،‌ قلب مرا بشكافي؟

@ يك بازاري محتكر:

دِهه... چك بي‌محل را تماشا كن. سفته سوخت شده را ببين. دلال مظلمه را بپا ! مرديكه، پنجاه و سه
پارچه آبادي كه دارم توي سرت بخوره، الهي زير ماشين بيوك بري، خير نديده بي‌اعتبار. تف تمام مستاجرينم به ريش پدرت، درد و بلاي سرقفلي‌هام
بخوره توي كاسه سرت. محتكر حماقت و لجاجت! برو حجره‌ات را تخته كن عمو
نوشته شده در سه شنبه نهم تیر 1388ساعت 20:39 توسط امیرLove| يک نظر |

كامپيوتر زن است يا مرد؟

تمامي زنها به دلايل زير جنسيت رايانه را مرد دانسته‌اند:

... وقتي به آن عادت مي‌كنيم گمان مي‌كنيم بدون آن قادر به انجام كاري نيستيم.

... با اينكه داده‌هاي زيادي دارند اما نادانند.

... قرار است مشكلات را حل كنند، ولي در بيشتر اوقات معضل اصلي خودشان هستند.

... همين كه پايبند يكي از آنها شديد متوجه مي‌شويد كه اگر صبر كرده بوديد، مورد بهتري نصيبتان مي‌شد.

تمامي مردها به دلايل زير جنسيت رايانه را زن دانسته‌اند:

... به غير از خالق آنها كسي از منطق دروني آنها سر در نمي‌آورد.

... كسي از زبان ارتباطي آنها سر در نمي‌آورد.

... كوچكترين اشتباهات را در حافظه درازمدت خود ذخيره مي‌كنند تا بعدها تلافي كنند.

... همين كه پايبند يكي از آنها شديد بايد تمام پولتان را صرف خريد لوازم جانبي آنها بكنيد
نوشته شده در سه شنبه نهم تیر 1388ساعت 20:37 توسط امیرLove| نظر بدهيد |

همنفس

عشق در حیوانات

نوشته شده در پنجشنبه چهارم تیر 1388ساعت 20:41 توسط امیرLove| 2 نظر |


قالب وبلاگ : فقط بهاربيست


گزارش تخلف
بعدی